لیدی ال
نویسنده:
رومن گاری
مترجم:
مهدی غبرایی
امتیاز دهید
لیدی ال" عنوان کتابی است از "رومن گاری" که درونمایه اصلی آن را رویارویی عشق و ایده آل های عقیدتی تشکیل می دهد. داستان یک ماجرای عاشقانه در اواخر قرن نوزدهم. دختر جوانی به نام آنت که همانند هر دختر دیگری دلباخته مردی جوان می شود و غرق در نیاز و خواهش بوسه و نوازش و توجه است و پسری به نام آرمان که شدیداً پایبند به اصول و اعتقادات سیاسی و مبارزاتی خود است. او آنارشیست جوانی است که صادقانه زندگی اش را برای بهبود اوضاع جهان فدا می کند.او برای رهایی میلیون ها انسان از چنگال دولت های حاکم و برقراری برابری و برادری تا پای جان تلاش می کند.
عشق سرنوشت این دو جوان را بهم پیوند می دهد. عاشق می شوند و دل می بازند اما می باید از بین طلب معشوق و کامیابی احساسی و آرمانخواهی مفرط و پایبندی به عقاید یکی را برگزید. یکی سودای رسیدن به محبوب را در سر می پروراند و دیگری آرزوی نابودی حکومت های خونخوار و مستبد از روی زمین را در ذهن دارد.اما نمی توان در آن واحد سودای پاکسازی دنیا از نابرابری را داشت و خود را وقف مردم کرد و همزمان تمام و کمال از آن ِ معشوقی بود که سرتا پا خواهش است.اینجاست که باید تلخ ترین انتخاب ممکن صورت بگیرد.
بیشتر
عشق سرنوشت این دو جوان را بهم پیوند می دهد. عاشق می شوند و دل می بازند اما می باید از بین طلب معشوق و کامیابی احساسی و آرمانخواهی مفرط و پایبندی به عقاید یکی را برگزید. یکی سودای رسیدن به محبوب را در سر می پروراند و دیگری آرزوی نابودی حکومت های خونخوار و مستبد از روی زمین را در ذهن دارد.اما نمی توان در آن واحد سودای پاکسازی دنیا از نابرابری را داشت و خود را وقف مردم کرد و همزمان تمام و کمال از آن ِ معشوقی بود که سرتا پا خواهش است.اینجاست که باید تلخ ترین انتخاب ممکن صورت بگیرد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی لیدی ال
صرف پیانو زدن برای مستبدین، حکام، شاهان، شاهزادگان و ثروتمندان کرده. حالا او
را به اینجـا آورده ام که یـک دفـعـه هم که شده، برای اسـتـثـمـارشـدگان و سـتم دیـدگان،
مهجوران و خیانت دیگان پیانو بزند.»
بعد تپانچه را به سوی پیانیست گرفت:
«بزن، استاد! بزن! این ها اولین شنوندگان پاک و بی آلایشت هستند. این تنها فرصت تو
ست که برایشان سنگ تمام بگذاری.»
...
آن شب در ستایش آرمان امکان ناپذیر عدالت کامل، که گاه روح انسان را به آتش می کشد
و بـا عـظـمـت مـحـض خـود تـبـدیـل به خـاکـسـتـرش می کـند، پـیـانـو نواخـت.
چیزی که در باره رومن گاری برا من جالبه اقبالیه که تقریبا همه ی مترجمای صاحب نظرمون بش نشون دادن
به همین اسمای بالا دقت کنین غبرایی نجفی حبیبی گلستان
همه عالی و واقعا نازنین
اتفاقی که نمی دونم چرا برا مردان بزرگ ادبیات جهان مثل ماکسیم گورکی یا ساراماگو نیفتاد
من یکی که مردم از بس گورکی بد خوندم
و برا همین از رومن گاری ممنونم که همه ی خوبای ترجمه ی ما رو دور خودش جمع کرده
اونقدرها متفاوت نیست از بقیه رمان نویسها